بسم الله الرحمن الرحیم-نیم نگاهی به مقاله سردبیر روزنامه صدای ورشو- ایشان مینویسد من یک دوست دانشمند امریکائی دارم که یکی از دغدغه های ایشان ان است که عصر اقای گورباجف که باعث ان شد لبه های تیز وخشن جمع گرائی مطلق نرم تر ومعتدل تر شد که این برای مردم بسیار خوب بود- اما بریا ادبیالت بسیار بد بود؟؟!! زیرا زمانی نویسندگان فشاری بر روح انها نباشد کمتر مینویسند وخلاقیت کمتری دارند- عجب- زمان امروز در روسیه مسائلی که نویسندگان جلب کند کم نیست واز اقای گورباجف باید پرسید چرا داستان وخاطره ونظریات جدیدی ندارید وچرا شعرا جمع نمیکنید ومضامین جدیدی رابیان نمیکنند مگر همیشه میبایست جنگ طبقاتی باشد وای جنگ سرد باشد عرفان و عبادت ومذهب در ارامش پیش میرود مگر انسانیت به اوج رسیده است؟ البته ایشان شخصیتی مانن مرحوم اقای اسلامومیر مروزک که اخیرا مرحوم شدند بقول سردبیر محترم دنیا در لهستان بودند وهیچگاه درجائی بند نمیشدند تا بتوانند نفس بکشند وبدنبال خواست جهانی بودند وخوباز گورباچف باید سئوال باید سئوال کرد که بنظر شما خواست جهانی چیست وپاسخ شما چیست ونقش مذهب کدام است وان ادبیات سکولاریسم که به یک سنت تبدیل کردید ودر دبیرستان درسن خاص مراسم بوجود اوردید کی از انها پدر وخانم مرکل است که به المان امد پدرایشان کشیش شد وایشان هرگز درالمان شرقی به این سنت تن نداد وهمچنی زمانی که ایشان درلهستان بودند جهان امروز بقول ایشان که به سمت تائتر های داراماتیک میرود نه بخاطر ان است که درد برای ممکلتش درست کند بلکه درد را بهبود بخشد بلکه امروز بیش از گذشته نیاز است فطرت زیبای انسان به نمایش گذاشته شود وسیاست بیسار مهم است ولی همه چیز سیاست نیست وسیاست مدران باید ابعاد دیگر انسان به ان اهتمام ورزند